مشخص کن چه مشکلی را حل می‌کنی : به‌جای گفتن «من طراح سایتم»، بگو:«من کمک می‌کنم کسب‌وکارهای کوچک سایت‌شان را به ماشین فروش تبدیل کنند.» یعنی تمرکز بر نتیجه‌ای که مشتری می‌خواهد، نه کاری که انجام می‌دهی.

مشتری ایده‌آل خودت را بشناس :همه مشتری تو نیستند.مثلاً اگر تجربه‌ات در طراحی سایت‌های فروشگاهی است، روی آن حوزه تمرکز کن.هرچه دقیق‌تر بدانی مشتریت کیست، پیام بازاریابی‌ات قوی‌تر می‌شود.

ارزش پیشنهادی خاص خودت را بنویس .یک جمله ساده که پاسخ دهد:

«چرا باید من را انتخاب کنند؟» | “من محتوایی می‌نویسم که باعث افزایش فروش می‌شود، نه فقط پر شدن وبلاگ.” | “من محتوایی می‌نویسم که باعث افزایش فروش می‌شود، نه فقط پر شدن وبلاگ.”

 کانال جذب مشتری را انتخاب کن: اگر تخصصت در بازار داخلی است، روی اینستاگرام و گوگل تمرکز کن.اگر هدف پروژه‌های بین‌المللی داری، لینکدین و Upwork یا Fiverr گزینه‌های بهترند.

جریان درآمدت را طراحی کن:خدمات اصلی (پروژه‌محور) | خدمات اشتراکی یا مشاوره دوره‌ای | محصول دیجیتال یا آموزشی

 تجربه مشتری را به بخشی از مدل تبدیل کن :یکی از بهترین مزیت‌های فریلنسرها نسبت به شرکت‌ها، ارتباط نزدیک با مشتری است.وقتی تجربه همکاری را شخصی و ساده می‌کنی، رضایت مشتری تبدیل به تبلیغ رایگان برایت می‌شود.

ارسال گزارش هفتگی | تماس پیگیری بعد از تحویل پروژه | پیشنهاد خدمات تکمیلی | فریلنسر بودن یعنی آزادی، ولی بدون بیزنس مدل یعنی آزادی بدون ثبات.